اگر گوشي جديد خريداري کردهايد و نميدانيد با گوشي قديمي خود چه کنيد، ميتوانيد بجاي فروختن آن، گوشي قديمي را به يک ابزار مفيد تبديل نماييد.
با آمدن گوشيهاي اندرويد جديد و جذابي که اخيراً توليد شدهاند و برخي از آنها مانند گلکسي Z فليپ تاشو هستند يا مانند موتورولا Razr حس نستالژيک را هم به شما منتقل ميکنند، ممکن است وسوسه شويد که گوشي اندرويد قديمي خود را به ابزاري مفيد و کاربردي تبديل نماييد. البته فروش يا معاوضه با گوشي جديد هم رويکرد بدي نيست و ميتواند هزينههاي شما را کاهش دهد. ولي ما در اينجا به موارد استفادهاي خواهيم پرداخت تا بتوان از گوشيهاي قديمي هم استفاده مفيد نمود.
پس اگر گوشي موبايلتان قديمي است و از فروش آن پول چنداني عايدتان نميشود، ميتوانيد آن را به يک موس بيسيم تبديل کرده يا از آن بعنوان يک دوربين امنيتي بهره بگيريد و آن را تبديل به دستگاهي کنيد که مورد نيازتان است.
گذشته از اين، گوشيهاي هوشمند، رايانههاي قدرتمند و کوچکي هستند که داراي فضاي ذخيرهسازي و دوربين هم هستند؛ پس قابليت تبديل شدن به بسياري از وسايل مورد نياز ما را خواهند داشت.
گوشي قديمي خود را به يک وسيله بازي تبديل کنيد
با نصب Nintendo Game Boy، ميتوانيد با گوشي اندرويد خود در هر کجا که هستيد بازي ويديويي انجام دهيد. تمام چيزي که براي اين کار نياز داريد يک گوشي اندرويد سازگار و يک دستگاه Hyperkin Smartboy است.
براي اجراي اين بازيها، بايد کارتريج مربوط به اين بازيها را خريداري کنيد و بر روي گوشي خود نصب کنيد.
استفاده از گوشي اندرويد بعنوان يک ريموت
داشتن يک ريموت براي انجام تمام کارها بسيار خوب و عالي است و با آن ميتوان تمام کارها را با يک دستگاه موبايل انجام داد و تمام دستگاههاي الکترونيکي را کنترل نمود. براي اين کار نياز است اپليکيشن iRule را دانلود و نصب کرده و سپس گوشي موبايل خود را با تمام دستگاهها مانند Apple TV، Xbox One و Roku همگامسازي کنيد.
علاوه بر اينها، اگر در منزل لامپهاي هوشمند داريد، ميتوانيد گوشي خود را با آنها هم همگامسازي نماييد. با انجام اين کار، ديگر نياز نخواهيد داشت هر لحظه به دنبال کنترل تلويزيون و دستگاههاي ديگر بگرديد و تنها با گوشي موبايلتان دستگاههاي الکترونيکي را کنترل خواهيد کرد.
گوشي اندرويد خود را به گوگل Home تبديل کنيد
ميتوانيد از گوشي هوشمند خود بعنوان يک اسپيکر هوشمند استفاده کنيد که نياز به دانلود هيچگونه نرمافزار اضافي هم ندارد. براي اين کار، اندرويد خود را به نسخههاي جديدتر بروز کنيد. دستيار صوتي گوگل با گفتن “Hey Google” فعال ميشود و ميتوانيد از آن استفاده بنماييد. فقط کافيست يک اسپيکر بلوتوثي را با گوشي خود جفت کنيد و اطمينان حاصل کنيد که هر دو دستگاه بطور همزمان فعال و روشن هستند.
در اين لحظه دستگاه شما حاضر است تا در هر زماني به فرمانهاي شما گوش داده و دستوراتتان را اجرا کند. نکته خوب ماجرا اين است که با انجام اين کار، شما در حدود 129 دلار صرفه جويي کردهايد و نيازي به خريد دستگاه Google Home نداريد.
گوشي اندرويد شما ميتواند يک دوربين امنيتي خانگي باشد
با تبديل گوشي قديمي خود به يک دوربين خانگي، احساس امنيت بيشتري کنيد! براي شروع، ميتوانيد يک نرمافزار دوربين مانند Alfred را نصب کرده و در حين کار در محل کار خود، وضعيت منزل را هم بررسي نماييد. فقط کافيست گوشي رادر جايي قرار دهيد که مطمين شويد ديد خوبي را از منزلتان دارد.
حتي ميتوانيد هنگامي که در خانه حضور داريد، گوشي را در محل ورودي منزل خود نصب کنيد تا ببينيد چه کسي در خانهتان را ميزند و تمام فعاليتهاي مشکوک اطراف خانه را رصد کنيد.
از گوشي قديمي خود براي نظارت بر فرزندانتان استفاده کنيد
بجاي اينکه به محل خواب نوزاد خود رفته و او را بررسي کنيد، در صورت شنيدن هر گونه صدايي، ميتوانيد با گوشي قديمي خود کودک را بررسي کنيد تا مطمين شويد خوابيده است يا حالش خوب است.
با قرار دادن گوشي در محل مناسب و نصب نرم افزار اسکايپ بر روي آن، ميتوانيد با گوشي فعلي خود، کودکتان را زيرنظر بگيريد. همينطور ميتوانيد از نرمافزارهايي که مخصوص اين کار طراحي شدهاند، مانند Dormi هم استفاده کنيد که رتبهبندي آن در بين ساير نرمافزارها بالاتر است. قطعاً حس بهتري خواهيد داشت وقتي بتوانيد کودک خود را وقتي در حال کار هستيد، ببينيد.
گوشي اندرويد خود را به موس وايرلس تبديل نماييد
حتماً براي شما هم پيش آمده که موس بيسيم شما وقتي در حال کار با آن هستيد، به يکباره قطع شده يا از کار بيفتد. داشتن يک گوشي اندرويد به شما کمک خواهد کرد تا يک موس جايگزين و پشتيبان هم داشته باشيد. براي اينکار نياز است نرمافزار Remote Mouse را نصب کنيد.
پس از نصب نرمافزار، گوشي و کامپيوتر خود را به يک شبکه واي فاي متصل کنيد و ديگر با موسهاي قديمي خود خداحافظي کنيد. اين گوشي را در نزديک لپتاپ خود نگهداريد تا هر زمان که به آن نياز داشتيد از آن بعنوان يک موس استفاده کنيد.
از گوشي قديمي خود بعنوان يک پخش کننده موزيک استفاده کنيد
با استفاده از گوشي قديمي خود بعنوان پخش کننده موزيک، ميتوانيد موزيکهايي که روي گوشي جديدتان داريد را پاک نماييد تا فضاي ذخيرهسازي آن براي مصارف ديگر آزاد شود. بر روي گوشي قديمي هم تنها اپليکيش مورد نياز، يک نرمافزار پخش کننده موسيقي خواهد بود.
با قرار دادن يک حافظه جانبي در گوشي قديميتان ميتوانيد تمام موسيقيهاي دلخواه و مورد علاقهتان را بر روي آن ريخته و درزمانهايي که ميهماني داريد آن را به اسپيکر خود وصل کنيد و از موسيقي لذت ببريد. نکته مهم ديگر اين است که شما ميتوانيد گوشي را در محلي رها کنيد و نگران تماسها و پيامهاي دريافتي نباشيد و شاهد قطع صداي موسيقي در حين پخش نخواهيد بود.
منبع: مامل مگ
قصد خريد موس داريد و بين خريد موس ليزري و نوري شک داريد؟ اين مقاله به شما کمک خواهد کرد.
موس يکي از ابزارهايي است که هنگام کار کردن يا بازي با کامپيوتر بسيار با آن سر و کار داريم و خوب و با کيفيت بودن آن ميتواند تأثير بسزايي در راحتي کار با کامپيوتر داشته باشد. بخصوص هنگامي که بصورت طولاني مدت با کامپيوتر کار ميکنيد، داشتن يک موس خوب ميتواند از لرزش دست يا مچ جلوگيري کند. اين روزها، براي خريد موس نياز نيست زياد بگرديد و ميتوانيد يکي از آنها را ازفروشگاههاي تکنولوژي، کتابفروشيها و لوازم التحريرها و حتي از داروخانهها هم تهيه کنيد. حتي موسهاي مخصوصي هم براي چپ دستها طراحي شده تا بتوانند با آن راحتتر باشند.
اما موسهاي موجود در بازار، عمدتاً بر پايه دو تکنولوژي ساخته شدهاند: سنسورهاي نوري و ليزر. اما اينکه کدام يک را انتخاب کنيد، بستگي به شما و نيازتان دارد. حتماً ميپرسيد؛ تفاوت يک موس نوري و يک موس ليزري در چيست و کدام يک بهتر است؟ در ادامه به بررسي اين دو خواهيم پرداخت.
همه موسها نوري هستند
موسهاي مدرن اساساً يک دوربين هستند که دائماً در حال گرفتن عکس هستند. اگرچه بجاي گرفتن عکس از چهره، از سطح زيرين خود عکس ميگيرند. اين تصاوير به گونهاي نيستند که مثلاً بخواهيد آنها را در شبکههاي اجتماعي به اشتراک بگذاريد، بلکه براي رديابي موقعيت موس بر روي سطحي که روي آن قرار گرفته، استفاده ميشوند. پس ميتوان گفت که در هنگام استفاده از موس، شما يک دوربين با وضوح پايين را در دستتان گرفتهايد که به يک سنسور CMOS متصل است. بهمراه دو لنز و يک منبع روشنايي، موقعيتهاي X و Y را هزاران بار در هر ثانيه رديابي ميکند.
از نظر فني، همه موسها نوري هستند، زيرا عکس ميگيرند که اين عکسها در واقع دادههاي نوري هستند. مدلهايي که تحت عنوان "نوري" به بازار عرضه ميشوند مبتني بر يک LED مادون قرمز هستند که نور را بر سطح ميتابانند. اين LED بطور معمول در پشت لنز زاويه دار متصل ميشود که نور را در قالب يک پرتو منعکس ميکند. اين پرتو از طريق لنز تصويربرداري که نور منعکس شده را بزرگنمايي ميکند و به سنسور CMOS ميرود، از سطح برميگردد.
سنسور CMOS نور را جمع ميکند و ذرات نور را به جريان الکتريکي تبديل مينمايد. اين دادههاي آنالوگ در نهايت به 0 و 1 تبديل شده که نتيجه آنها ضبط بيش از 10000 تصوير ديجيتال در هر ثانيه است. اين تصاوير براي بدست آمدن موقعيت دقيق موس استفاده ميشوند و سپس براي تعيين محل قرارگيري مکاننماي موس به کامپيوتر اصلي فرستاده ميشوند.
در موسهاي LED قديميتر، نور LED بصورت مستقيم به سمت پايين موس و جايي که سنسور آن را ميبيند، ميتابد. اگر چند سال جلوتر بياييم؛ در موسهاي ليزري نور LED بصورت زاويهدار ميتابد و اين نور مادون قرمز هم بعضاً قابل مشاهده نيست. اين کار باعث ميشود تا موس بتواند حرکات خود را در اکثر سطوح شناسايي و رديابي کند.
موسهاي ليزري از پرتويي دقيق و نامرئي استفاده ميکنند
شرکت لاجيتک نخستين موسي که از ليزر استفاده ميکند را در سال 2004 معرفي نمود. بطور خاص در آن از يک ديود ليزري بنام VCSEL استفاده شده بود که از آن در نشانگرهاي ليزري، درايوهاي نوري و بارکد خوانها هم استفاده ميشود.
اين ليزر مادون قرمز جايگزين LED قرمز در موسهاي نوري شد. البته اين نور قدرتمند نبوده و به چشم صدمه نميزند. پس ازين بابت جاي نگراني وجود ندارد. نوري که از آنها خارج ميشود خارج از طيف ديد انسان است و ديگر شاهد خروج نور قرمز آزاردهنده از موس خود نخواهيد بود.
در آن زمان، مردم بر اين باور بودند که موسهاي ليزري بسيار برتر از نسخههاي نوري هستند. هرچند با گذشت زمان موسهاي نوري بهبود پيدا کردند و قابليت استفاده در موقعيتهاي مختلف را با دقت بالايي فراهم ميکنند. تنها برتري مدل ليزري نسبت به مدل نوري حساسيت بالاتر آنها است که اگر گيمر نباشيد، اين ويژگي هيچ تفاوتي به حالتان نخواهد داشت.
پس تفاوت آنها در چيست؟
با اين اوصاف آيا تنها تفاوت بين ماوس نوري و ماوس ليزري نوع نوري است که از آنها ساطع ميشود؟
در نگاه اول هر دو آنها از بينظميهاي بافت سطحي که بر روي آن قرار گرفتهاند استفاده ميکنند تا موقعيتشان را در محيط رديابي کنند. اما ليزر قادر است عميقتر در اجسام نفوذ کرده و بدون اينکه آنها را بسوزاند يا به آنها آسيبي بزند وارد بافت آنها شود. اين ويژگي باعث ميشود تا اطلاعات بيشتري در اختيار حسگر CMOS و پردازندهاي که درون ماوس قرار گرفته، باشد تا اين اطلاعات به کامپيوتر منتقل شوند.
براي مثال؛ تصور کنيد بخواهيم از ماوس بر روي شيشه استفاده کنيم. اگرچه شيشه سطح شفافي است، اما با اينحال در بافت آن بينظميهايي هم وجود دارد. اين بينظميها توسط يک ماوس ليزري قابل رديابي خواهند بود و آن را قادر ميسازند تا بر روي يک سطح شيشهاي هم حرکت کند. در همين حال اگر يک ماوس نوري را بر روي سطح شيشهاي قرار دهيم، نشانگر ماوس بي حرکت خواهد ماند. حتي اگر شيشه را بر روي يک سطح تيره قرار دهيم، باز هم ماوس قادر به شناسايي سطح نخواهد بود و فقط با برداشتن شيشه اين کار برايش امکانپذير خواهد بود.
البته اينکه شخصي بخواهد از ماوس بر روي يک سطح شيشهاي استفاده کند ممکن است خيلي کم اتفاق بيفتد، اما اين مثال نحوه کار آنها را به وضوح مشخص ميکند. LED فقط قادر است ناهنجاريهاي موجود در سطحي که بر روي آن قرار گرفته است را شناسايي کند، در حاليکه يک ليزر قادر است بصورت عميقتر در اجسام نفوذ کرده و جزئيات موقعيتي اضافهتري را بيابد. ماوس هاي نوري فقط بر روي سطوح غير شفاف و موسپد کار ميکنند و موسهاس ليزري تقريباً بر روي هر سطح شفاف يا غيرشفافي کار خواهند کرد.
دقت در مقابل حساسيت
مشکلي که در موسهاي ليزري وجود دارد اين است که ميتوانند خيلي دقيق بوده و اطلاعات بيفايدهاي را اعم از تمام برجستگيها و تورفتگيهاي سطحي که بر روي آن قرار دارند را جمعاوري کنند. اين مشکل زماني آزاردهنده خواهد شد که در حال حرکت دادن موس با سرعت کم هستيد که باعث ايجاد پديده شتاب در موس خواهد شد. نتيجه اين خواهد بود که برخي از رديابيها بدليل استفاده از داده بيفايده، نادرست خواهند بود و مکاننماي ماوس دقيقاً در نقطهاي که بايد قرار بگيرد، ظاهر نميشود. اگرچه اخيراً اين مشکل تا حدود زيادي حل شده، اما اگر با نرمافزاري مانند Adobe Illustrator کار ميکنيد، هنوز هم موسهاي ليزري ايدهآل نيستند.
گفته ميشود پديده شتاب هيچ ربطي به تعداد نقاطي که ماوس در هر ثانيه رديابي ميکند ندارد و در مقابل وابسته به همه چيزهايي است که توسط ليزر اسکن شده، توسط سنسور جمعاوري شده و به کامپيوتر براي قرارگيري نشانگر فرستاده ميشود. براي کاهش اين اثر، ميتوان از سطوح سخت با رنگ تيره استفاده نمود تا ليزر دادههاي اضافه را جمعاوري نکند.
از آنجا که پيکسلهاي فيزيکي قابل تغيير اندازه نيستند، سنسور ميتواند از پردازش تصوير براي تقسيم هر پيکسل به قطعات کوچکتر استفاده نمايد. گفته ميشود تمام موسها وضوح فيزيکي ثابتي دارند و افزايش وضوح آنها بستگي به الگوريتمي دارد که در کنار سنسور استفاده ميشود.
کدام بهتر است؟
بهتر بودن بستگي به کاربرد موس و محيطي دارد که از آن استفاده ميشود. اگر به سري G لاجيتک نگاهي بيندازيد، متوجه ميشويد که لاجيتک در موسهاي گيمينگ خود از موسهاي LED استفاده ميکند. استفاده از اين تکنولوژي بدين دليل است که کاربران در هنگام بازي کردن معمولاً پشت ميز نشستهاند و احتمالاً از موسپد براي بهبود کارايي موس استفاده ميکنند.
با اينحال موسهاي مبتني بر ليزر هنوز هم در صحنه حضور دارند. لاجيتک تعدادي موس ليزري را هم ارايه داده که گيمينگ نيستند. در حاليکه رقيب اصلي اين شرکت، يعني Razer تعدادي موس گيمينگ ليزري را هم به بازار عرضه کرده است. Razer فناوري ليزر را ترجيح ميدهد زيرا حساسيت بالاتري در هنگام بازي کردن ارايه ميدهند. بطور کلي؛ نميتوان صرف نوري يا ليزري بودن يک موس، براي خريد آن تصميم گرفتو نياز است پارامترهاي ديگري را هم مدنظر قرار داد.
منبع: مامل مگ
درباره این سایت